* نمیدانم رسم وبلاگستان زبان فارسی چیست. یعنی منظورم این است که میشود آدم کامنتش برای یک پست در وبلاگ دیگری را به عنوان یک پست جدید در وبلاگش بنویسد یا نه. اما بهرحال این پست یک کامنت است برای گریه در تاریکی در وبلاگ خواب بزرگ.
1 شجاع دل
ویلیام والاس را اسیر کردهاند. شکنجهاش میدهند و درنهایت در ملاءعام گردنش را میزنند. جلاد در گوش ویلیام میخواند که کافی است بگوید مطیع پادشاه انگلستان است تا درد و شکنجهاش تمام شود. همه ساکت میشوند تا بشنوند والاس چه میگوید. والاس فریاد میزند "آزادیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی!"
2 مرثیهای برای یک رؤیا
کدامتان این فیلم را دیده است و در سکانس آخر که سه قهرمان فیلم، یکی در تیمارستان، یکی در بیمارستان و دیگری در زندان، روی تختشان روی پهلوی راست میخوابند و پاهایشان را توی سینه جمع میکنند، اشک نریخته است؟
کدامتان جمله "I'm gonna be on television!" را که سارا گلدفارب با لبخندی فلاکتبار به اهالی خیابان میگوید را شنیده است و بغضش نترکیده است؟
3 فارست گامپ
فارست، این پسر خنگ و دوست داشتنی با آیکیوی 85، میفهمد پسر کوچکی که نشسته جلوی تلویزیون و دارد کارتون نگاه میکند پسر خودش است. اولین چیزی که میپرسد چیست؟ "Is he smart?" و قیافه فارست را به یاد بیاورید! پدر آدم در میآید خب!
4 روز هشتم
هری از ژرژ عصبانی است. سر آن چهارراه، زیر باران، ژرژ را پیاده میکند، بلیت اتوبوس را دستش میدهد، سوار ماشینش میشود و میرود. ژرژ همانجا سر چهارراه، زیر باران، بلیت به دست میایستد و تکان نمیخورد. وقتی اتوبوس میآید و در را باز میکند و ژرژ هنوز بیحرکت ایستاده است، همانجایی است که آدم فایده چراغهای خاموش را میفهمد.
من هم مثل خواب بزرگ، با این جمله تمام میکنم که فیلمهای دیگری هم هستند. مثلاً UP (آنجا که دخترک میمیرد)، آواز گنجشکها، بچههای آسمان، آبی (کلا تمام صحنههایی که آن موزیک متن فوق سنگین پخش میشود)، مری و مکس و ...
لیست گریه در تاریکی شما چیست؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر