امروز، از همان صبح که از خواب بیدار شدم، حس خودآدمبینی خوبی بهم دست داده بود. این حس خودآدمبینی یعنی اینکه هرروز صبح، ساعت پنج از خواب بیدار بشوم، بیست تا شنا بروم، دوش بگیرم، صورتم را سهتیغ اصلاح کنم، ادکلن بولگاری اصل بزنم، کت و شلوار پیرکاردینم را بپوشم و سر ساعت هشت صبح پشت میز مرتب و دستمالکشیدهام لپتاپم را باز کنم و حسابهای شرکت را چک کنم. البته این تخیلات، با شرایط فعلی بنده کمی تفاوت دارد. مثلاً اینکه من فعلاً دانشجو و طبیعتاً بیکار هستم. بنابراین این حس خودآدمبینی خوب، باعث شد که تمام خانه را جمع و جور کنم، جارو بکشم و تغییر دکوراسیون درحد جابجا کردن تخت و میز و تلویزیون انجام دهم و تصمیم بگیرم تعویض مهتابی سوخته اتاق شماره یک را بیخیال شوم و کلاً در این اتاق را تخته کنم! اینطوری خیال همه ما راحتتر است...
البته این حس خودآدمبینی خوب، معایبی هم دارد. مثلاً اینکه همین بنده با پای مبارک خودم رفتم سوپری محل و پنجاه و هشت هزار ریال، تاکید میکنم، پنجاه و هشت هزار ریال پول رایج مملکت را گذاشتم کف دست آقای سوپری و یک عدد اسکاچ با قطر کمتر از دو سانتیمتر، یک عدد خمیردندان نسیم لیمویی و یک لیتر بستنی شاهتوت تحویل گرفتم که در نوبه خودش حرکت بینظیری بود.
آهان تا یادم نرفته این را هم اضافه کنم که بلافاصله بعد از کثیف شدن هرگونه ظرفی، ظرف مذکور شسته شده و در جای خودش قرار میگیرد. حالا اصلا مهم نیست این ظرف را چه کسی کثیف کرده و چه کسی قرار است آن را تمیز کند. مهم این است که اینکار انجام میشود و اینجا هم از امروز به بعد دیک.تاتوری* برقرار است**
---
* گفتم شاید دیک.تاتوری را هم فیل.تر میکنند!
** البته تجربه ثابت کرده است که اینگونه حکومتها، همانند تمام حکومتهای دیک.تاتوری سابق و فعلی، دوامی ندارد و تجربه درخانه ما ثابت کرده بیشتر از یک هفته طول نخواهد کشید. خدا به داد همه ما برسد...
پ.ن: سندرم خودآدمبینی مفرطی که گرفتهام مجبورم میکند الان که ساعت یک و بیست و چهار دقیقه بامداد است، حمام نرفته به رختخواب نروم. امیدوارم هرچه سریعتر این سندرم از بین برود وگرنه مجبورم زنگ بزنم و برای هشت ماه دیگر وقت متخصص مغزواعصاب بگیرم!
۲ نظر:
یکی از ویژگی های زندگی دانشجویی همین حس غریبیه که چند وقت یک بار به آدم دست میده! البته اگه یکم انصاف بدیم میبینیم که اگه این حس هم نبود که دیگه رسما باید در لجن زار زندگی میکردیم! خلاصه اینکه این یه حالت طبیعیه حالا ممکنه در مورد تو یکم دوزش زیاد شده باشه!
فکر کنم یکم دوزش خیلی زیاد شده بود دیشب. چون از ۶ بعدازظهر تا ۹ شب سرپا بودم و داشتم تمیز میکردم. باید اینجا رو ببینی علی ;)
ارسال یک نظر