فیلم تاریخی مشکلش این است که همه به جای دیدن فیلم شروع میکنند به بحث درباره تفاوتهای داستانی که در حال پخش است با واقعیت. یکهو یک اتفاقی میافتد و بغلدستیات میخواهد بداند که این اتفاق دقیقاً همینطوری افتاده یا جور دیگری بوده؟ خب مشکل فیلم هم نیست البته، مشکل ما آدمهاست انگار. انگار نمیتوانیم یک داستان اقتباسی ببینیم. حتماً باید دقیقاً چیزی باشد که ما قبلاً شنیدهایم. مثلاً نمیشود فلان شخصیت در واقعیت فلان حرف را زده یا فلان کار را کرده باشد و در این فیلم حرف یا کار دیگری، که معمولاً برداشت شخصی نویسنده یا کارگردان از آن حرف یا کار است، کرده باشد.
×××
البته این حرف باعث نمیشود ضعف اقتباس داستان سلیمان را در فیلم ملک سلیمان نبینیم. خیلی جاهایش ضعف داشت. مثلاً یکی از دوستهایم میگفت تا حالا پیامبر به این ماستی ندیده است یا آن یکی میگفت سلیمانش خیلی کم بود! خب حق داشتند. اقتباس داریم تا اقتباس. یکی میشود اقتباسهای نولان از چیزهایی که میخواند مثل بتمن و بیخوابی و یکی هم میشود این.
×××
من عقیده دارم ساختن اینجور فیلمها برای سینمای ایران خیلی خوب است. این را از آنجا میگویم که ملک سلیمان جلوههای ویژه و موسیقی متن قابل قبولی داشت. وجود کارگردانهایی مثل بحرانی که اینطوری فکر کنند و اینطوری فیلم بسازند کیفیت فیلمها را بالا میبرد. مثلاً دوئل احمدرضا درویش را تصور کنید که اولین فیلم دالبی ایران بود. الان دالبی جا افتاده است. نمیشود انتظار داشت یک شبه فیلمهایی در کیفیت هالیوود ساخت اما میشود کم کم، هرچند خیلی آهسته، پیشرفت کرد.
×××
اگر میخواهید ملک سلیمان را برای فهمیدن داستان سلیمان و امپراتوریاش و چگونه جن و دیو و پری را به خدمت خود داشت ببینید، بیایید من خودم شخصاً همینجا برایتان داستانش را برایتان تعریف میکنم. تازه هم پولی لازم نیست بدهید هم داستان بهتری هم نصیبتان میشود. اما اگر میخواهید فصل جدید سینمای ایران را ببینید، حتماً سری به سینما بزنید.