۱۳۹۰ مرداد ۷, جمعه

وقتی از نفرت حرف می‌زنم از چی حرف می‌زنم؟

گاهي مي‌شود که از همه چيز متنفر مي‌شوم. معمولاً وقتي گرمم است يا با دوست دخترم بهم زده باشم، اين اتفاق مي‌افتد. خب امروز هم گرمم بود، هم ديشب با دوست دخترم بهم زدم. حالا بحث اينکه سر چي بهم زدم يا چطوري شد و اينها چيزي است که تا ابد هم نبايد ازم بپرسيد چون جوابتان را نمي‌دهم. بهرحال، امروز از همه چيز متنفر بودم و مي‌خواهم اينجا توضيح دهم که از چه چيزهايي متنفر بودم. 
1. از طرز غذاخوردن انسان‌ها. کسي که خودش روي غذا خوردن خودش دقت داشته باشد که مثلاً صداي ملچ و مولوچش در نيايد يا نوشابه را هورت نکشد و از اينجور حساسيت‌ها، امکان ندارد حداقل يک بار به غذاخوردن ديگران دقت نکرده باشد. در جمع‌هايي که صداي دهان بقيه مثل صداي کشيده شدن ناخن روي تخته سياه روي اعصاب راه مي‌رود را نمي‌گويم، منظورم آنجاهايي است که همه مثل آدم در حال خوردن و آشاميدن هستند. اينطور جاها، وقتي گرمم است يا با دوست دخترم بهم زده‌ام، نفرت‌انگيزترين مکاني است که مي‌توانم تصور کنم. پيشنهاد مي‌کنم يکبار به غذاخوردن ديگران دقت کنيد. 90 درصد انسان‌ها موقع گذاشتن قاشق در دهانشان، انگار از چيزي متعجب باشند، ابروهايشان را بالا مي‌اندازند. وقتي دارند غذا را مي‌جوند هرازگاهي زبانشان در دهان و زير دندان‌هايشان دنبال خرده غذا مي‌گردد که باعث مي‌شود لپ‌هايشان يکوري کش بيايد. نفرت انگيز است. من امروز موقع نهار سرم همه‌ش پايين بود و سعي مي‌کردم جايي را نگاه نکنم که باعث شد مادرم احساس کنم دپ شده‌ام که تا حدودي درست بود. 
2. از نفس کشيدن. سوال: نفس کشيدن ارادي است يا غير ارادي؟ مطمئنم الان که اسم "نفس کشيدن" را شنيده‌ايد داريد خيلي ارادي نفس مي‌کشيد و نفس‌هايتان را مي‌شماريد. مي‌دانيد کي هوا را تو و چه موقع بيرون بدهيد. حتي شرط مي‌بندم چند تا نفس عميق هم کشيده‌ايد. اما تا الان که داشتيد اين متن را مي‌خوانديد يا بعداً که قضيه نفس کشيدن يادتان رفت چطور؟ ارادي يا غير ارادي؟ باور نمي‌کنم کسي وجود داشته باشد که تمام نفس‌هايش را ارادي بکشد. پس قضيه چيست؟ از فکر کردن به اين سوال هميشه متنفر بوده‌ام. اما مي‌دانيد کي متنفرتر مي‌شوم؟ بله مي‌دانيد انگار.
3. از عادات غیرارادی. همه ما عادت‌هایی داریم و رفتارهای کوچکی ازمان سر می‌زند که غیرارادی است و شاید بعداً توسط خودمان یا کسی دیگر کشف شوند. عادت‌هایی که خوب و بد دارند و از شخصیت‌مان و احتمالاً دوران کودکی‌مان شکل می‌گیرند و با خودمان بزرگ می‌شوند. البته چیزهای مهمی نیستند اما وقتی قرار است نفرتم را نثار این جهان بکنم، این عادات در امان نخواهند بود. مثلاً چی؟ مثلاً باز کردن در یخچال و بیخودی داخلش را نگاه کردن (من دارم). مثلاً ضرب گرفتن روی میز یا به طور کل تمام اشیاء مرئی (من کمی دارم). مثلاً با خود زیرلب حرف زدن (من ندارم) و مثال‌های دیگر. عادت‌های غیرارادی خودتان را اگر کشف کرده‌اید، به من هم بگویید، باید جالب باشند. 
4. از مهره‌دار بودن مرغ. بله، مرغ جزو مهره‌داران است. بنابراين استخوان دارد. بنابراين غضروف هم دارد چون بايد استخوان‌ها بتوانند روي هم بلغزند. به نظرم مي‌رسد مرغ‌ها وقتي داشتند سرشان را، براي بقاي ما انسان‌ها، از دست مي‌دادند نفريني فوت کرده‌اند در هوا و تمام آن نفرين‌ها با باد، گرده‌افشاني گل‌ها يا عوامل ديگر، به من رسيده است. بنابراين غضروف‌هايشان، هرچقدر با دقت توسط آشپز زدوده شده باشند، زير دندان‌هاي من گرفتار مي‌شوند و دادم را هوا مي‌برند. از اين کارشان منتفرم. چرا بايد مرغ مهره‌دار باشد؟ چرا مثل ماکاروني از گندم تهيه نشده است؟ چرا مثل بادمجان از زمين در نمي‌آيد؟ نمي‌دانم!

چيزهاي زيادي هست که در اينجور مواقع ازشان متنفر مي‌شوم. صداي يخچال، صندلي‌هاي چرمي، کامنت‌ها و ايميل‌هاي نامربوط، زنگ تلفن و هزار و يک چيز ديگر.
شما هم ليست داريد؟ بنويسيد و نفرت‌هايتان را با ديگران به اشتراک بگذاريد.


پ.ن: هنوز دارید ارادی نفس می‌کشید؟

۲ نظر:

Hel. گفت...

1- اوففففف از شکل و شمایل که بگذریم (خب می‌شه آدم سرشو بندازه پایین) صدای مالاچ مولوچ و آدامس جویدن با دهن باز که... حالمو به هم می‌زنه.
و کسایی که خیلی تمرکز می‌کنن رو غذاعه که همونجور با مالاچ مولوچ... خخخخ
2- نفس کشیدن! منظورتو نفهمیدم اصن. از نفس صدا دار بدت می‌آد؟ نفسی که با بینی باشه و توی بینی یه چیزی گیر کرده باشه بدت می‌آد؟!
4- مرغ نخور. مث من.
لیست نفرت‌ها... اسمش که خیلی انرژی منفی ساطع می‌کنه. :)

Unknown گفت...

1. به طور کل ترجیح میدم تنها غذا بخورم اما به طور کل امکانش پیش نمیاد!
2. از نفس کشیدن بلند که بعله ولی از فکر کردن به اینکه نفس کشیدن یا پلک زدن (مثلاً) ارادیه یا غیرارادی متنفر میشم گاهاً.
3. داشتم فکر میکردم چرا گزینه 3 نداره کامنت که حل شد ;)
و درنهایت:
احتمالاً اگه وقتی اینها رو مینوشتم میتونستم فکر کنم بهتر از این درمیومد.موضوع جالبیه.