۱۳۸۹ شهریور ۱, دوشنبه

آمار، خداحافظ

امروز متوجه شدم که آمار را پاس شده‌ام. البته گفتن ندارد که ناپلئونی و با 10 پاس شدم. اما وقتی نمره‌ام را دیدم، همانطور نشسته (چون پشت میز نشسته بودم و به این راحتی‌ها نمی‌توانستم بلند شوم، علاوه بر این هیجان وارده به قدری بود که بلند شدن از روی میز سال‌ها طول می‌کشید) دست‌هایم را بالا بردم و به شدت سر و دست‌هایم را بی‌هدف تکان دادم. همزمان دهانم را باز کردم و صداهایی که به بیان خوشحالی می‌پرداختند از خودم در آوردم. بعد از حدود پنج یا شش دقیقه نفس‌نفس زنان و با سرگیجه شدیدی خنده‌ای از رضایت تمام سر دادم و همانطور نشسته و درحالی که سرم به شدت روی گردنم سنگینی می‌کرد و توانایی بلند کردنش را نداشتم به این فکر کردم که چطور ممکن است منی که معدل ترم یکم 16 و خورده ای بوده (خورده اش هم بالای 0.5 بوده تازه) الان نمره 10 در آمار بهترین نمره چند ترم اخیرم محسوب شود و بتواند من را تا این حد خوشحال کند؟!
به نتیجه رسیدم. اما نتیجه‌اش را نه اینجا می‌گویم و نه هیچ‌جای دیگر. نتیجه‌اش مهم است البته، اما فایده‌ای ندارد.
بگذریم، نمره آمار را عشق است...!

۲ نظر:

Hel. گفت...

اوه تبریک. می دونم پاس شدن یه درس لعنتی مثل آمار چقدر خوشحال کنندست.

Unknown گفت...

مرسی :)
واقعاً اتفاق خوشحال‌کننده‌ایه