۱۳۸۹ تیر ۲۱, دوشنبه

بدون عنوان

باید اعتراف کنم آدم بی‌خودی هستم! الان ساعت ۷:۱۰ صبح است و من کمتر از بیست دقیقه دیگر کلاس آمارم تشکیل می‌شود. دیروز چون فکر می‌کردم تعطیل است با کمال میل نرفتم سر کلاس و دیشب بچه‌ها خبر دادند که همه کلاس‌ها تشکیل شده است! خب چه می‌شود کرد؟ حتماً امروز که بروم سر کلاس، استاد عزیز که در طول دوران شریف دانشجوییش حتی یک جلسه هم غیبت نکرده، چهار جلسه غیبت من را به حساب توهین به تمام ارزش‌های ذهنی‌اش می‌گذارد و من را حذف می‌کند! یک نفر باید به استاد بگوید که ایراد از من نیست، مشکل از بی‌خود بودن آدمی مثل من است! اینکه این آدم دوست دارد به‌جای رفتن سر کلاس آمار، برود در فرهنگسرای جدیدی که کشف کرده، اجاره‌نشین‌های مهرجویی و آخر هفته گدار را ببیند! آدم بی‌خودی هستم، بی‌خود شده‌ام! چرا نمی‌توانم این لیسانس لعنتی را تمام کنم و بعد هر غلطی که خواستم بکنم؟ چرا نمی‌شود؟

هیچ نظری موجود نیست: